جدول جو
جدول جو

معنی صدف سان - جستجوی لغت در جدول جو

صدف سان
(صَ دَ)
بمانند صدف. بکردار صدف. صدف گون:
کو ساقی دریاکشان کو ساغر دریانشان
کز عکس آن گوهرفشان بینی صدف سان صبح را.
خاقانی.
رجوع به صدف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدف وار
تصویر صدف وار
مانند صدف، همچون صدف، برای مثال صدف وار باید زبان درکشیدن / که وقتی که حاجت بود و در چکانی (سعدی۲ - ۵۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
(صَ دَ)
بکردار صدف. بمانند صدف:
شود پلنگ کشف وار در میان حجر
رود نهنگ صدف وار در نشیب میاه.
عبدالواسع جبلی.
او در آورده در شکنج کلاه
من صدف وار مانده در بن چاه.
نظامی.
زمین در مشک پیمودن بخروار
هوا در غالیه سودن صدف وار.
نظامی.
سعدی دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد.
سعدی.
صدف وار باید زبان درکشیدن
که وقتی که حاجت بود درچکانی.
سعدی.
صدف وار گوهرشناسان راز
دهان جز به لؤلؤ نکردند باز.
(بوستان).
رجوع به صدف سان و صدف گون و صدف وش شود
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ فِ)
کاسۀ زانو:
بسکه غواصی دریای تفکر کردم
سر نهان شد چو گهر در صدف زانوها.
ناصرعلی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ دَ)
دارندۀ دهانی چون صدف، سخن نغز و دلکش. رجوع صدف دهانی شود
لغت نامه دهخدا
(زِ اَ دَ اُ دَ/ دِ)
دف سازنده. کسی که دف و طبل می سازد. (ناظم الاطباء). دفاف. (از منتهی الارب). و رجوع به دف شود
لغت نامه دهخدا
(صُ دُ)
دو کرانۀ راه در کوه یا دو کرانۀ رود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
دو کوه اند با هم ملصق میان ما و یأجوج و مأجوج. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صدفسان
تصویر صدفسان
سبدیس مانند صدف صدفگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدف وار
تصویر صدف وار
شسنوار به مانند صدف بکردار صدف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدف گون
تصویر صدف گون
سبگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدف زانو
تصویر صدف زانو
کاسه زانو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدف دهان
تصویر صدف دهان
آن که دهانی چون صدف دارد، دارای سخن لغز و دلکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدفتان
تصویر صدفتان
مغاک های لگن که سر دو استخوان ران در آن ها فرو می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صد گان
تصویر صد گان
وزنی است مخصوص معادل صد درم، مات سدگان
فرهنگ لغت هوشیار
قرن. یا صد سال سیاه. ابدا هیچگاه (در وقتی گویند که خواهند نفرت و ناخشنودی خود را برسانند) : می خواهم صد سال سیاه نیاید
فرهنگ لغت هوشیار